خداوند در مرد و زن، میل و رغبت به جنس مخالف را آفریده است تا با ارضاء به شیوه ای که او خود بیان فرموده، نسل بشر منقرض نگردد.
بدیهی است برای اینکه این میل در حد اعتدال قرار گیرد، حدود و ثغور آن معین شده تا هم اثر مثبت ذکر شده را داشته باشد و هم از عوارض منفی مصون بماند.
یکی از این آداب و شرایط، پوشش بدن زن از نامحرم است، چنین حجابی موجب می شود که عفت زن محفوظ بماند و از کید شیاطین وسوسه گر، صدمه نبیند.
حجاب وقار است
پیشانی، پا و دست انسان حجاب ندارند، اینها از اجزاء خشن بدن محسوب می شوند اما اجزاء لطیف بدن، چون مغز، قلب، چشم، در یک یا چندین حجاب واقع شده تا از گزند عوارض محیطی در امان بمانند.
زن نیز موجودی ارزشمند و لطیف است و بر همین اساس باید در حجاب بماند تا به دور از دستبرد کینه توزان بیگانه، به زندگی پرثمر خویش ادامه دهد، زندگی و حیاتی که بقاء آینده را عهده دار است.
به یاد داشته باشید، هیچ گاه بر یک وسیله حمل شن و سنگ چادر نمی نهند، چادر خاص وسیله نقلیه مدرن است، چه اینکه دومی مورد هوس دزدان و سارقان است نه اوّلی.
تکه های آهن پاره در گوشه حیاط خانه یا انباری جای گرفته اند، هر وقت به کار آیند، از آنها استفاده لازم برده می شود و آنگاه که مورد استفاده نبودند در همان محل رها می گردند. امّا یک گوشواره یا انگشتری از جنس طلا، در جعبه مناسب با روپوشی از پنبه و مخمل و در صندوق مناسب قرار داده می شود، چرا که این ارزش دارد، زینت است، بهای سنگین در برابرش پرداخت شده، امّا اولی نه، ابزار است، وقتی نیاز را برطرف کرد، به گوشه ای پرت می شود.
به این مثال توجه کنید:
ماه شب چهارده، در روز هم دیده می شود، اما آن درخشندگی و جذّابیت را ندارد. ولی آنگاه که شب پرده سیاه خود را می کشد، همان قرص در حجاب شب می درخشد و خلایق را شیفته خود می سازد.
دانه چون اندر زمین پنهان شود
سرّ آن سرسبزی بستان شود
زر و نقره گر نبودندی نهان
پرورش کی یافتندی، زیرکان